ماهیت حقوق بنیادین بزهدیده و تبیین آن مطابق قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲:
ماهیت فرآیند آیین دادرسی همواره بر نقش متهم استوار می گردد و نقش بزه دیده در قانون صرفاً شخصیاست که مسئولیت اعلام جرم را بر عهده دارد و از آسیب ها تا نقش فعال وی در روند دادرسی غفلت می گردد تاحدی که می توان گفت وی نه تنها در این فرآیند کاملاً منفعل و اثرپذیر است بلکه اظهارات وی به مثابه مطلعیدر نظر گرفته می شود که باید شاهد روند رسیدگی باشد . اختیارات گسترده مقامات تعقیب و تحقیق و رسیدگیبه حدی است که می توانند به پروندهای که بزه دیده به جریان انداخته است سمت وسو داده و عقاید مقاماترسیدگی کننده نه تنها می تواند ماهیت جرم ارتکابی را مورد خدشه قرار داده بلکه می تواند به واسطه اختیاراتشان عناصر هر بزهی را مجدداً باز تعریف نموده و عملی را که ماهیتاً جرم تلقی می گردد را غیر جرم نشان داده و بزهدیده را تنها به عنوان ابزاری برای اعتراض به تصمیم جلوه دهند. تاریخ حقوق کیفری نشان می دهد که به بزهدیده آن طور که بزهکار در کانون توجه بوده، توجه و عنایت کافینشده است، صحبت از بزهکار آسانتر از بزهدیده است، حال آن که همه افراد در معرض بزهدیدگی قرار دارند. حس کرامت انسانی، به عنوان یکی از حقوق برابر و انتقال ناپذیر بشر،به عنوان یکی از حقوق بنیادین برای بزهدیدهشناخته شده است و از طرف دیگر حقوق ناظر به شناسایی بزهدیده ،برای پذیرش وی در نظام عدالت کیفریجهت احقاق حقوق لازم می باشد، از جمله این حقوق،حقوق مربوط به همراهی و حمایت از بزهدیده برای آگاهیاز فرآیند آیین دادرسی کیفری و تضمین امنیت در این مسیر و حقوق ناظر به جبران خسارت، برای ترمیم و جبرانآسیب ها و خسارت های وارده می توان نام برد.
مقاله استاندارد تعدادصفحات:۲۲ فرمت:pdfقابل کپی