امروزه سرمایه اجتماعی در جریان توسعه یک کشور در کنار انواع سرمایه (اعم از طبیعی، انسانی و مادی) هم برون داد و درون داد توسعه به شمار میآید. از طرفی نیز سرمایه اجتماعی را ماده خام جامعه مدنی دانستهاند. اصطلاح سرمایه اجتماعی قبل از سال ۱۹۶۱ در مقالهای توسط هانی فان از دانشگاه ویرجینای غربی مطرح شد؛ اما نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در ۱۹۶۱ بهکاررفته است که در آن توضیح دادهشده بود که شبکههای اجتماعی فشرده در محدوده حومه قدیمی و مختلط شهری صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند در تاریخ اندیشه سیاسی غرب، ارسطو نخستین کسی بود که اصطلاح «حکومت خوب» را در مقابل اصطلاح «حکومت بد» با محوریت معیار فسادناپذیری و پایبندی حکومت و حکمرانان به مصالح جمعی در مقابل مصالح فردی و گروهی به کاربرد. سرمایه اجتماعی در مقوله اعتماد که دولت و حکومت محلی در آن نقش اساسی دارند میتوانند اعتماد مردم را به مشاغل و مسئولین سیاسی و اجرایی و نهادها را تقویت کنند. اقتدار اجتماعی شهروندان در تعامل با محیط، سایر ذینفعان و تصمیمگیرندگان و ساختارهای موجود در جامعه مفهوم پیدا میکند. آنچه در این فرایند اهمیت مییابد، اعتماد و ایجاد اطمینان در درون اجتماعات و بین هر اجتماع و سایر مؤسسات است. این عامل زیربنای سرمایه اجتماعی است که خود از پیششرطهای اصلی ایجاد ظرفیت مشارکت و بهعبارتدیگر، افزایش قدرت شهروندی به شمار میآید.
علمی ترویجی فرمت: ورد صفحات: ۱۷