نگاهی مفهومی به مقوله اثربخشی
گسترش روز افزون علم و فن آوری باعث شکل گیری ساختارهای سازمانی متفاوت نسبت به گذشته شده است و هر سازمانی برایهماهنگ شدن با این تغییرات سریع و رو به رشد کانال های ارتباطی درون سازمانی خود را مناسب با این تحولات تغییر داده است. درچنین شرایطی سازمان موفق، سازمانی است که با توجه به دانش روز و فن آوری پیشرفته خود را به سوی ترقی و پیشرفت هدایت کند.تغییرات سریع و فن آوری در همه ی سازمان ها به خصوص بر سازمان های بزرگ تأثیر بسیاری می گذارد و غفلت از آن باعث سقوط سریعسازمان می شود. سازمان ها از ارکان مهمی از قبیل سرمایه، منابع انسانی، فن آوری و مدیریت تشکیل یافته اند که به زعم بسیاری از صاحب نظران منابع انسانی مهم ترین رکن در این بین است. در همین راستا توسعه ی منابع انسانی ضرورتی اجتناب ناپذیر است که سازمان ها برایبقاء و پیشرفت سخت بدان نیازمندند و یکی از راه های مهم دست یابی به این امر مبحث اثربخشی فعالیت ها است. بر این اساس و با توجه بهاهمیت مبحث در این مقاله سعی بر آن است تا به طور اختصاصی به مفهوم اثربخشی پرداخته شده و مفاهیم، مدل ها و رویکردهایاثربخشی ارائه گردد.اثربخشی ۱ یکی از مفاهیم بنیادی در هر سازمانی است در این زمینه اولین دیدگاهی که نسبت به اثربخشی ارائهشد (که احتمالاً در طی دهه ۱۹۵۰ مطرح گردید) بسیار ساده بود. اثربخشی به عنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهدافش را محققاثربخشی یا کارآمدی از الفاظی است که مانند برخی دیگر از واژه های متداول مدیریت نظیر ، می سازد،تعریف شده بود کارآیی دارای تعریف عام واحدی نبوده و نظیر همه ی آن ها اختلافاتی در آراء و عقاید اندیشمندان مختلف از جهت ارائه ی معیارهایگوناگون جهت سنجش این مفهوم و چگونگی نیل به آن، به چشم می خورد. اثربخشی یک سازمان، عموماً تحت عنوان درجه و میزانتحقق اهداف تعریف می شود. فیدلر ۳ که نظریه ی رهبری اثربخش را مطرح کرده است، اثربخشی را مشتمل بر روابط مدیر با همکاران،میزان کار از پیش تعیین شده و میزان قدرتی که مدیر از مقام خود به دست می آورد می داند.
مقاله استاندارد تعداد صفحات:۱۵ فرمت:pdfقابل کپی