پروپوزال بررسی رابطه بین سبک رهبری و عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی نوآوری کارکنان
عصر حاضر، عصر تغییر و تحولات شتابنده نامگرفته است، در شرایط متلاطم هزاره سوم، سازمانها برای دوام و بقاء ناگزیرند خود را با این تغییر و تحولات پرشتاب و بیسابقه هماهنگ و به موازات تغییرات سختافزاری، نیروی انسانی و نرمافزاری خود را نیز به روز کنند. در این رهگذر، تغییر در شیوههای مدیریت و رهبری سازمان امری اجتنابناپذیر است؛ چرا که شیوههای سنتی مدیریت و رهبری، در شرایط متحول و پویای امروزی، فاقد اثربخشی لازم میباشد (لسی وود،۱۹۹۲؛ لیونتوس،۱۹۹۲) سازمانهای امروزی نیاز به رهبرانی دارند که به مدد ویژگیهای شخصیتی، توان نفوذ بالا و چشمانداز وسیع، بتوانند تعهد، شور و حرارت لازم را در زیردستان به وجود آورند تا نهایت استفاده از استعداد و تلاششان را در جهت تحقق هدفهای سازمانی بکار گیرند. اینگونه رهبران، امروزه رهبران تحولآفرین نام گرفتهاند (رابینز، ۱۹۹۷؛ باس، ۱۹۹۷).
رهبران تحولگرا، قابلیت تحریک کارکنان، برای عملکرد کاری فراتر از حد انتظار را نیز دارند؛ در این صورت است که کارکنان، نسبت به کار و پیامدهای آن التزام بیشتری پیدا میکنند و آن را بهصورت افزایش رضایت شغلی و تلاش بیشتر بروز میدهند (گاردنر و اویلو، ۱۹۹۸؛ هوول، ۱۹۹۸؛ اویلو، ۱۹۹۳). در شرایط امروزی که سازمانها با محیط رقابتی جهانی مواجهاند، همواره نیاز به تغییرات ریشهای و خلاقیتهای کاری احساس می شود. نیروی رقابتی جهانی، سازمانهای امروزی را مجبور میکند که بعد از دهها سال ادامه روشها و رویههای کاری ثابت خود، روشهای کاری جدیدی را جایگزین کنند، بهگونهای که سازمانهای که دارای ثبات کاری نیستند برای این که از قافله رقابت عقب نمانند از نوعی ثبات نسبی برخوردار میشوند.