بررسی وضعیت حقوق بشر طبق موازین حقوق بینالملل در کشور یمن از سال ۱۹۹۰ تاکنون
در جوامع اولیه که زور و قدرت یگانه وسیلهی حل اختلافات شناخته میشد و مثل مشهور حق با قوی است، یادگاری از همان دوران هست. ازآنجاییکه این اصل با فطرت انسانی سازگار نبود نتیجهی آن حکومت زور، بینظمی، جنگ و برخوردهای دائمی بود و هر کس میکوشید به آن قدرت و توانائی دست یابد که حق خود را بر دیگران تحمیل نماید، بر این اساس زندگی صلحآمیز و آرام که خواست زندگی اجتماعی است به دست نمیآمد، به همین سبب انسانها با سختیهای روزگار مواجه و درنتیجه بدین امر معتقد شدند که دوران بینظمی و استعمال زور به پایان رسیده است و بهعوض جنگ، باید صلح را بر امور حاکم کنند و بهعوض حکومت زور، حکومت قانون را مسلط گردانند. انسانها بهمنظور رسیدن به این هدف بر آزادیهای بیحدوحصر موجود، محدودیتهایی را وضع و از این حدود اصول و قواعد را وضع نمودند، هدف از وضع این قواعد و اصول در جامعه ایجاد نظم، جلوگیری از ظلم و تجاوز بود که باید افراد جامعه آن را در روابطشان در نظر داشته باشند. نتیجه کلی که از این مقاله گرفته شد این است که شرایط داخلی یمن در سالهای اخیر رو به وخامت است. گسترش فعالیت القاعده در یمن در کنار ناآرامیهای جنوب و جنگهای شمال این کشور، توان دولت یمن در تمرکز بر هر یک از این تهدیدات امنیتی و رفع آنها را تحلیل برده است. جایگاه حساس یمن در جنوب شبهجزیره عرب و شاخ افریقا و اشراف آن بر تنگه باب المندب، گسترش ناامنیها در این کشور و تبدیلشدن آن به قلمرو امن فعالیت القاعده را به تهدیدی علیه امنیت منطقهای و بینالمللی تبدیل کرده است. در این مقاله سعی شده تا وضعیت حقوق بشر طبق موازین حقوق بینالملل در کشور یمن از سال ۱۹۹۰ تاکنون موردبحث و بررسی قرار گیرد.
مقدمه
انسان از بدو تولدش همواره درصدد آن بوده که برای بقا و تداوم حیاتش وسایل و زمینههایی را فراهم نموده و با استفاده از آن با محیط خودش مبارزه کرده و آن را تحت تسلط خود درآورد، اما انسان بهزودی به این حقیقت پی برد که بهطور مجرد و تنها نمیتواند به این هدف نائل آید. پس به زندگی اجتماعی روی آورد تا به اهدافش برسد.
علمی ترویجی فرمت: ورد صفحات: ۲۰